دور سازنده و دور مخرب

دور سازنده و دور مخرّب چیست؟
رفتار های انسان را به دو دسته می توان تقسیم کرد:
1- رفتار موافق میل باطنی: رفتارهایی که قلباً علاقه مند به آن ها است و از آن ها لذّت می برد.
2- رفتار مخالف میل باطنی: کارهایی که قلباً راضی به انجامشان نیست؛ هرچند ممکن است لذت بخش باشند.
نکته: رفتار های موافق یا مخالف میل باطنی هر شخصی ممکن است با شخص دیگر، متفاوت باشند.
هرگاه انسان، رفتاری موافق میل باطنی خود انجام دهد، روحش شاداب می شود و این شادابی روحی، مجددا باعث می شود که شخص، رفتار موافق میل باطنی دیگری انجام دهد و همین طور این دور ادامه می یابد. به این دور، «دور سازنده» می گویم.
هرگاه انسان، رفتاری مخالف میل باطنی خود انجام دهد، روحش پژمرده می شود و این پژمردگی روحی، مجددا باعث می شود که شخص، رفتار مخالف میل باطنی دیگری انجام دهد و همین گونه این دور ادامه می یابد تا اینکه شخص افسرده می شود. به این دور، «دور مخرب» می گویم.
ثمرات و نتایج دور سازنده:
افزایش رضایت انسان از خود، افزایش علاقه به زندگی، افزایش اعتماد به نفس، بروز استعدادهای نهفته، افزایش خوش اخلاقی و به طور کلی پیشرفت مادّی و معنوی.
نتایج دور مخرب:
افزایش احساس گناه و عذاب وجدان، فراموشی خوبی ها و صفات خوب خود، ناامیدی نسبت به آینده، بداخلاقی، احساس نفرت از زندگی و در نهایت افسردگی.
شخصی که در دور مخرب افتاده باشه، به تدریج حالش بدتر و بدتر می شود تا اینکه افسرده می شود. او کم کم نعمت هایی که خدا به او داده است را از بین می برد.
توجه: می توانیم به کسی که در دور مخرب افتاده، بگوییم «به فاز منفی رفته» و به کسی که در دور سازنده افتاده، بگوییم «به فاز مثبت رفته است».
پس هر انسانی دو فاز دارد: 1- فاز مثبت و 2- فاز منفی.
نکته مهم: همان طور که انجام کارهایی که مخالف میل باطنی انسان است، انسان را به فاز منفی می برد و در نهایت افسرده می کند، انجام رفتارهایی که مخالف فطرت خدادادی است، هم انسان را به فاز منفی می برد و باعث پژمردگی روح می شود.
همه گناهان، مخالف فطرت خدایی انسان هستند.
چرا انسان بعد از انجام خودارضایی غالباً دچار افسردگی می شود؟
چون خودارضایی، از جمله رفتارهایی است که مخالف میل باطنی شخص است. چون شخص این عمل را کاری پست، زشت و البته مضر می داند، لذا دوست ندارد که آن را مرتکب شود. از این جهت، وقتی مجبور می شود که آن را انجام دهد، پس از انجام، احساس شکست و حقارت می کند؛ احساس می کند که عزّت نفسش شکسته شده است (یعنی احساس کوچکی می کند). لذا حالش بد می شود و به اصطلاح، افسردگی می گیرد.
البته باید توجه داشت که هیچکس مجبور به انجام خودارضایی نیست. این خود شخص است که با پیروی از گام های شیطان، رفته رفته به خودارضایی نزدیک می شود و در این مرحله، طبیعتا مقاومت در برابر فشار جنسی خیلی سخت است.
ظاهرا نیاز جنسی با نیاز به آب و غذا و اکسیژن فرق دارد…
نیاز به آب، اگر برآورده نشود، بدن فرد را حتما دچار بحران می کند ولی نیاز جنسی این گونه نیست. انحرافات جنسی (مثل خودارضایی)، معلول سبک زندگی نادرست شخص است. لذا با وجود نیاز جنسی هم می توان پاک و سالم زندگی کرد و حتی پیشرفت کرد، ولی بدون آب و غذا، خیر. چه بسیار نوجوانان و جوانان مجردی که خودارضایی نمی کنند و در حال زندگی هستند و حتی پیشرفت تحصیلی و شغلی هم دارند.
لذا قرآن می فرماید: «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِهِ».
«آنان كه توانايى ازدواج ندارند بايد عفّت ورزند تا آن كه خدا از كرم خويش توانگرشان گرداند» (سوره نور، آیۀ 33).
خلاصه، نیاز جنسی را می توان مدیریت و کنترل نمود.
دیدگاهتان را بنویسید